تاثیر طلاق والدین بر فرزندان

طلاق واژهای است که ذهن بسیاری از کودکان و نوجوانان را به خود مشغول میکند. آنان خود را نخستین قربانیان این عفریت عصیانگر میدانند. به بیان دیگر طلاق آثار مخرب معنوی و مادی زیانباری در پی دارد که بارزترین نتیجه ی آن از نظر کمی و کیفی بر روی کودکان و نوجوانان است. در ادامه به بررسی مهم ترین آثار طلاق بر زندگی فرزندان طلاق می پردازیم.
ـ طلاق و بزهکاری کودکان و نوجوانان
بی گمان بعضی از بزهکاران جوان متعلق به خانوادههایی میباشند که دچار تعارض و کشمکش های خانوادگی و اختلالات روانی و عاطفی هستند، وجود تنش های روانی و اختلالات عاطفی در خانواده کودک میتواند او را وادار به فرار از خانه نماید تا با گروه بزهکاران همکاری و شراکت نماید. آمارها مؤید این نکته است که بیشتر جرم و بزهکاری های کودکان و نوجوانان ریشه در مسائل و مشکلات خانوادگی، طلاق و از هم پاشیدگی کانون گرم خانواده دارد. میزان جرائم و خودکشی در اطفال باقی مانده از طلاق به نحوی بارز افزایش مییابد. این اطفال خیلی بیشتر از دیگر همسالان خود مورد سوء استفاده ی جنسی قرار میگیرند و بی بند و باری و اعتیاد نیز در میان آنان شیوع بیشتری دارد.
ـ طلاق و مشکلات جسمی و روانی فرزندان
طلاق علاوه بر ناراحتیهای روانی و گرفتاریهای زندگی، فرزندانی را برجای میگذارد که به علت پرورش در شرایط نامساعد از نظر روانی و جسمانی وضع طبیعی ندارند. موجب افسردگی نوجوانان میشود، به نحوی که کمتر از زندگی لذت میبرند، بی اشتهایی بر آنان چیره میگردد و خسته به نظر میرسند. همچنین روحیه وسواسی و اضطراب، پرخاشگری و عصیان، بی قراری، حسادت، سوء ظن و سماجت از دیگر حالاتی است که در بچههای طلاق دیده میشود.
البته سن کودک در زمان طلاق، در واکنش او نسبت به این رویداد مهم است. تجربه طلاق برای تمام اعضای خانواده اضطراب زا میباشد و رفتار کودکان بعد از طلاق، نشان دهنده این اضطراب است. پس از جدایی، بلافاصله میزان اختلالات عاطفی و رفتاری در کودکان بالا میرود.
کودکان تا سن 4 سالگی، استنباطی از طلاق ندارند و به طور کلی نمی فهمند که چه اتفاقی افتاده است، اما چون طلاق در نهایت منجر به فقدان یکی از والدین میشود، بر وابستگی کودک تأثیر میگذارد و اثرش در رفتارهای کودکان نمایان میشود. کودکان 6 – 4 ساله مفهوم سادهای از طلاق را میدانند و در صورت بروز طلاق، خودشان را مسبب آن میدانند. کودک پس از 6 سالگی، به خوبی مفهوم طلاق را میفهمد.
پاسخ فوری اکثریت کودکان در هر سنی در خصوص خبر جدایی والدین، اضطراب و پریشانی است، به طوری که برخی از آنها هیجانی شده یا رفتار واپس گرایی نشان میدهند. طلاق والدین بر ویژگی هایی چون اضطراب، گوشه نشینی، پرخاشگری، بهانه جویی، انتقام جویی، بی رحمی، غمگین بودن، زود رنجی، نزاع و درگیری، بدخوابی، بی اشتهایی، بیزاری از زندگی، شک و دودلی و احساس بیماری در کودکان اثر فزاینده دارد.
ـ طلاق و مشکلات تربیتی فرزندان
وقتی طلاق اجتناب ناپذیر میشود، مسئله مهم سرپرستی کودکان است. تک والدی مشکلات خاص خود را به همراه خواهد داشت، از جمله اینکه اگر کودک با هر دو والد در ارتباط باشد، یعنی یکی از والدین، کودک را سرپرستی نماید و دیگری هم بتواند با او دیدار کند، ناهماهنگی میان دو الگو، دو نوع روحیه و شخصیت را به او خواهد آموخت ، به ویژه اگر والدین در رفتار و سخنان خود سعی در موجه کردن رفتارهای خود داشته باشند، کودک قادر نخواهد بود هماهنگی و سازگاری میان این دوگونه رفتار را بیابد. از طرفی زندگی با یک والد و بیارتباط بودن با والد دیگر موجب میشود که کودک شناخت صحیحی از جنسیت و صفات روحی و بیولوژیکی والد دیگر پیدا نکند.
لذا پسرهایی که با مادر زندگی میکنند، ممکن است با بسیاری از صفات مردانه بیگانه و بی تجربه بمانند و برعکس دخترانی که تنها با پدر زندگی میکنند، احتمال دارد از شناخت الگوهای رفتاری زنان و اصول خانه داری و همسرداری محروم بمانند به عبارت دیگر فرزندان باقی مانده از طلاق در همانند سازی مشکلات زیادی خواهند داشت.
ـ طلاق و مشکلات آینده فرزندان
مشاهده تعارض والدین و روابط زناشویی ضعیف آنان، احتمالاً تأثیر نامطلوبی بر موفقیت ازدواج فرزندان میگذارد. بیشتر بچههایی که با خانوادههای طلاق و یا با سرپرستی یکی از والدین زندگی میکنند علاوه بر اینکه دچار انحرافات جنسی و اخلاقی میشوند،ازدواجشان نیز به طلاق ختم می شود. طلاق و جدایی موجب میشود فرزندان نسبت به زندگی، دلسرد و غمگین شوند و در زندگی اجتماعی و خانوادگی ناسازگاری داشته باشند و این به زندگی آتی آنها لطمه وارد خواهد ساخت. از سوی دیگر افراد جامعه به دلیل قبیح بودن طلاق و نگرش منفی نسبت به آن، تمایل چندانی به وصلت و انتخاب همسر از خانوادههای طلاق گرفته و فرزندان طلاق ندارند، لذا احتمال ازدواج این فرزندان نیز نسبتاً پایین است.
ـ طلاق و اختلال در هویت فردی و خانوادگی
هنگامی که طلاق زنجیره خانواده را از هم پاره میکند، پدر و مادر هویت جداگانهای دارند، ولی آن کسی که دیگر نامی ندارد و بی پناه و متزلزل در اجتماع رها شده است، فرزند میباشد، حتی اگر زیر چتر حمایتی یکی از والدین هم باشد، باز جامعه به دیده یک فرزند درمانده به او مینگرد که ولی و سرپرستی ندارد.
ـ احساس گناه و سردرگمی
ویژگی های مشترک فرزندان پس از طلاق، احساس گناه است از اینکه آیا آنان در جدایی میان والدین خویش نقشی داشته اند؟ آیا آنان نسبت به ادامه زندگی پدر و مادر خود دچار قصور و کوتاهی گشته اند؟ احساس دیگری که در رفتار این کودکان آشکار میگردد شگفتی و نگرانی از گزینش یکی از والدین است، به دلیل اینکه پدر و مادر هر دو نزد فرزند به یک اندازه محبوب و دوست داشتنی هستند.
ـ طلاق و ایجاد خانواده های ناتنی
از دیگر آثار طلاق، خانوادههای ناتنی هستند، این خانوادهها کودکانی را دربرمی گیرند که دارای زمینههای خانوادگی متفاوتی هستند و ممکن است انتظارات مختلفی در مورد رفتار مناسب در خانواده داشته باشند و از آنجا که اکثر فرزندان ناتنی به دو خانواده متفاوت تعلق دارند، احتمال برخورد در عادات و شیوه نگرش قابل ملاحظه است. ازدواج مجدد والدین موجب میشود که فرزندان طلاق، خود را در حال تجربه مشکلات جدیدی بیابند.
*موارد بالا مهم ترین آسیب های فردی و اجتماعی کودکان بعد از طلاق والدین می باشند. اگر شما نیز در زندگی خود به بن بست رسیده اید و جز طلاق راه دیگری پیش رو ندارید قبل از انجام این اقدام با مشاوری با تجربه و آگاه در این زمینه صحبت نمایید و اینگونه درست ترین تصمیم را گرفته و اجرا نمایید.
مرکز مشاره روانشانسی روشا مشاور همراه شما عزیزان حتی در سخت ترین شرایط.